امپایر مووی

9 موردی که درباره حلقه در Lord of Rings نمی دانید

چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۳۲ ق.ظ

نبردهای حماسی ، جلوه های ویژه دیوانه ، درام ، فتنه ، برومن: سه گانه Lord of Rings همه چیز را دارد. و اتصال همه جادوها با هم ، یک حلقه است. قدرتمند و مرموز ، حلقه همیشه موجود است ، اما هرگز به طور کامل توضیح داده نشده است - حتی در کتابها ، J.R.R. تالکین هرگز صاف نکرد تمام قدرت و تاریخ حلقه را فاش کرد. اما بین فیلم ها ، کتاب ها ، "سیلارمیلیون" و نامه های خود تولکین ، ما توانسته ایم از این تاریکی نفرین شده تاریکی نور کمی بدرخشیم.

پیری پیچیده است

یکی از فضایل حلقه این واقعیت است که وقتی آن را دارید ، پیری را متوقف می کنید. بیلبو هنوز در 111 سالگی خود جوان به نظر می رسید ، و گولوم انگشتری را برای حدود 500 سال داشت بدون هیچ گونه پیری قابل توجه. تمام تغییراتی که در مورد او رخ داده است بیشتر در زندگی در یک غار برای تمام آن سالها بوده است. بیلبو البته در ابتدای سه گانه ، انگشتر را به فریدو داد و در پایان ، قدرت جوانی بیلبو محو شده بود و او را به یک هابیت قدیمی و ضعیف رها می کرد - درست در مورد سنی که باید اگر هرگز پیدا نمی کرد. در وهله اول حلقه

یا این کار را کرد؟ یکی از جزییاتی که در فیلم ها به چشم می خورد این است که فروودو حتی 17 سال پس از جشن تولد 111 سالگی بیلبو حتی شایر را ترک نکرد. اما وقتی Frodo و باند به Rivendell رسیدند ، بیلبو هنوز شبیه بیلبو بود ، نه پوسته نیمه هابیت که شما انتظار آن را دارید از یک نیمه نزدیک 130 ساله بدست آورید. تا زمان حلقه از بین نرفت که عصر بیلبو به این سرعت پیشرفت کرد. به عبارت دیگر ، برخی از قدرتهای حلقه حتی پس از از دست دادن حلقه با کسی می چسبند (یا آن را تسلیم می کنند ، مانند بیلبو) ، اگرچه هرگز مشخص نیست که دقیقاً چه مدت این اثرات اثری باقی می مانند. اگر حلقه نابود نشده بود ، آیا بیلبو همچنان مانند Gollum زندگی می کرد؟

استفاده از حلقه ها فقط نامرئی نیستند

بیشتر افراد تماشا می کردند که بیلبو در جشن تولد خود در The Fellowship of the Ring حلقه ای را برپا کرده بود و فکر می کردند "عالی ، یک حلقه نامرئی". بدیهی است که چیزهای بیشتری از آن وجود دارد ، اما به نظر می رسد که نامرئی بودن بسیار ساده است: آن را بگذارید و ناپدید شوید. مگر اینکه Ringwraiths در اطراف باشند و یا آتش بزرگ سائورون به شما نگاه کند ، می توانید اطراف غیب را گشت بزنید. اما نکته ای که هرگز متوجه آن نشدیم این واقعیت است که قدرت نامرئی برای همه کار نمی کند. مثلاً گاندالف.

ببینید ، این حلقه از نظر فنی پوشنده خود را نامرئی نمی کند - بدن پوشنده را به قلمرو دیگری تغییر می دهد. به همین دلیل است که وقتی دنیا انگشتر را برپا می کند ، جهان از نظر فریدو همه سایه می رود. همچنین به همین دلیل است که سائرون وقتی در آغاز بورس تحصیلی حلقه را می پوشید نامرئی نیست (وقتی که ایزیلدور انگشت خود را قطع می کند). سائورون بخشی از طبقه ای از موجودات است که به نام مایار شناخته می شود ، ارواح ایجاد شده توسط خدای مانند Iluvatar برای کمک به او در مقابله با جزئیات کوچک جهان. آنها مانند فرشتگان هستند. بنابراین از آنجا که او تا حدودی در دنیای روح وجود دارد ، سائرون وقتی به حلقه می خورد ، به آنجا سفر نمی کند. گاندالف نیز مانند سائرون ، مائیا نیز هست. گاندالف خیلی خطرناک و جادوگر است که رینگ را در معرض خطر قرار ندهد ، اما اگر تا به حال این کار را کرده و برای یک لحظه وانمود کند که این سرزمین میانه است ، او هنوز به راه دیگری برای ورود به اتاق قفل دختران احتیاج دارد. البته او هنوز راهی پیدا کرده است. مرد جادوگر است.

حلقه گولوم را به سمت کوه های مه آلود سوار کرد

در ابتدای بازگشت The King ، می بینیم که چگونه Gollum برای اولین بار به حلقه رسید. سپس به اسمگول معروف شد ، هنگامی که دیگل حلقه را در پایین رودخانه پیدا می کند با پسر عموی خود Deagol در حال ماهیگیری است. اسمگول پسر عموی خود را می کشد ، حلقه را دزدیده می کند ، آن را زیبا یا چیزی می نامد و سپس آن را داغ می کند تا به کوه های مه آلود ، جایی که او برای پنج قرن آینده در آن زندگی می کند. اما چرا کوهستان های مه آلود ، جایی که او آشکارا در معرض خطر کشف اجنه بود که همچنین در زیر کوه ها زندگی می کردند؟

جواب: حلقه او را به آنجا کشاند. Mounties Mountains ، رشته کوه مرکزی در نقشه فوق ، در نزدیکی مرز میرکوود (جنگلی با عنکبوتهای غول پیکر در هابیت) قرار دارد. میرکوود جایی است که روح سائورون در زمان وقایع قبلی و تا حدی در طول هابیت قدرت خود را به دست می آورد. گاندالف در The Fellowship of the Ring می گوید: "حلقه در تلاش بود تا به ارباب خود برگردد. از دست ایزیلدور لغزیده بود و به او خیانت می کرد ؛ سپس وقتی فرصتی پیش آمد ، Deagol بیچاره را گرفت و او به قتل رسید ؛ و پس از آن گولوم ، و او را رها کرده بود ... بنابراین ، اکنون ، وقتی استادش دیگر بار بیدار شد و افکار تاریک خود را از میرکوود بیرون فرستاد ، گولوم را رها کرد. "

اصولاً حلقه گولوم را به سمت کوهها سوق داد تا به سائرون نزدیک شود تا اینکه زمان آن فرا رسد که این انگشتر ادامه سفر خود را به استاد خود ادامه دهد. به همین دلیل ...

این حلقه می تواند اندازه و در صورت خواست تغییر کند

گاندالف در The Fellowship می گوید: "حلقه قدرت به خودی خود ، Frodo نگاه می کند." دقیقاً مانند حلقه ، گولوم را به سائرون نزدیکتر کرد ، همچنین می تواند تصمیم بگیرد که زمان از دست رفتن چیست - از نظر لغوی دیدیم که در ابتدای فیلم The Fellowship ، انگشتر کوچک به اندازه انگشت ایزیلدور کوچک شده است. اما بعد ، هنگامی که ایزیلدور مورد حمله اورک ها قرار گرفت ، او انگشتر را روی او قرار دادنبردهای حماسی ، جلوه های ویژه دیوانه ، درام ، فتنه ، برومن: سه گانه Lord of Rings همه چیز را دارد. و اتصال همه جادوها با هم ، یک حلقه است. قدرتمند و مرموز ، حلقه همیشه موجود است ، اما هرگز به طور کامل توضیح داده نشده است - حتی در کتابها ، J.R.R. تالکین هرگز صاف نکرد تمام قدرت و تاریخ حلقه را فاش کرد. اما بین فیلم ها ، کتاب ها ، "سیلارمیلیون" و نامه های خود تولکین ، ما توانسته ایم از این تاریکی نفرین شده تاریکی نور کمی بدرخشیم. پیری پیچیده است یکی از فضایل حلقه این واقعیت است که وقتی آن را دارید ، پیری را متوقف می کنید. بیلبو هنوز در 111 سالگی خود جوان به نظر می رسید ، و گولوم انگشتری را برای حدود 500 سال داشت بدون هیچ گونه پیری قابل توجه. تمام تغییراتی که در مورد او رخ داده است بیشتر در زندگی در یک غار برای تمام آن سالها بوده است. بیلبو البته در ابتدای سه گانه ، انگشتر را به فریدو داد و در پایان ، قدرت جوانی بیلبو محو شده بود و او را به یک هابیت قدیمی و ضعیف رها می کرد - درست در مورد سنی که باید اگر هرگز پیدا نمی کرد. در وهله اول حلقه یا این کار را کرد؟ یکی از جزییاتی که در فیلم ها به چشم می خورد این است که فروودو حتی 17 سال پس از جشن تولد 111 سالگی بیلبو حتی شایر را ترک نکرد. اما وقتی Frodo و باند به Rivendell رسیدند ، بیلبو هنوز شبیه بیلبو بود ، نه پوسته نیمه هابیت که شما انتظار آن را دارید از یک نیمه نزدیک 130 ساله بدست آورید. تا زمان حلقه از بین نرفت که عصر بیلبو به این سرعت پیشرفت کرد. به عبارت دیگر ، برخی از قدرتهای حلقه حتی پس از از دست دادن حلقه با کسی می چسبند (یا آن را تسلیم می کنند ، مانند بیلبو) ، اگرچه هرگز مشخص نیست که دقیقاً چه مدت این اثرات اثری باقی می مانند. اگر حلقه نابود نشده بود ، آیا بیلبو همچنان مانند Gollum زندگی می کرد؟ استفاده از حلقه ها فقط نامرئی نیستند بیشتر افراد تماشا می کردند که بیلبو در جشن تولد خود در The Fellowship of the Ring حلقه ای را برپا کرده بود و فکر می کردند "عالی ، یک حلقه نامرئی". بدیهی است که چیزهای بیشتری از آن وجود دارد ، اما به نظر می رسد که نامرئی بودن بسیار ساده است: آن را بگذارید و ناپدید شوید. مگر اینکه Ringwraiths در اطراف باشند و یا آتش بزرگ سائورون به شما نگاه کند ، می توانید اطراف غیب را گشت بزنید. اما نکته ای که هرگز متوجه آن نشدیم این واقعیت است که قدرت نامرئی برای همه کار نمی کند. مثلاً گاندالف. ببینید ، این حلقه از نظر فنی پوشنده خود را نامرئی نمی کند - بدن پوشنده را به قلمرو دیگری تغییر می دهد. به همین دلیل است که وقتی دنیا انگشتر را برپا می کند ، جهان از نظر فریدو همه سایه می رود. همچنین به همین دلیل است که سائرون وقتی در آغاز بورس تحصیلی حلقه را می پوشید نامرئی نیست (وقتی که ایزیلدور انگشت خود را قطع می کند). سائورون بخشی از طبقه ای از موجودات است که به نام مایار شناخته می شود ، ارواح ایجاد شده توسط خدای مانند Iluvatar برای کمک به او در مقابله با جزئیات کوچک جهان. آنها مانند فرشتگان هستند. بنابراین از آنجا که او تا حدودی در دنیای روح وجود دارد ، سائرون وقتی به حلقه می خورد ، به آنجا سفر نمی کند. گاندالف نیز مانند سائرون ، مائیا نیز هست. گاندالف خیلی خطرناک و جادوگر است که رینگ را در معرض خطر قرار ندهد ، اما اگر تا به حال این کار را کرده و برای یک لحظه وانمود کند که این سرزمین میانه است ، او هنوز به راه دیگری برای ورود به اتاق قفل دختران احتیاج دارد. البته او هنوز راهی پیدا کرده است. مرد جادوگر است. حلقه گولوم را به سمت کوه های مه آلود سوار کرد در ابتدای بازگشت The King ، می بینیم که چگونه Gollum برای اولین بار به حلقه رسید. سپس به اسمگول معروف شد ، هنگامی که دیگل حلقه را در پایین رودخانه پیدا می کند با پسر عموی خود Deagol در حال ماهیگیری است. اسمگول پسر عموی خود را می کشد ، حلقه را دزدیده می کند ، آن را زیبا یا چیزی می نامد و سپس آن را داغ می کند تا به کوه های مه آلود ، جایی که او برای پنج قرن آینده در آن زندگی می کند. اما چرا کوهستان های مه آلود ، جایی که او آشکارا در معرض خطر کشف اجنه بود که همچنین در زیر کوه ها زندگی می کردند؟ جواب: حلقه او را به آنجا کشاند. Mounties Mountains ، رشته کوه مرکزی در نقشه فوق ، در نزدیکی مرز میرکوود (جنگلی با عنکبوتهای غول پیکر در هابیت) قرار دارد. میرکوود جایی است که روح سائورون در زمان وقایع قبلی و تا حدی در طول هابیت قدرت خود را به دست می آورد. گاندالف در The Fellowship of the Ring می گوید: "حلقه در تلاش بود تا به ارباب خود برگردد. از دست ایزیلدور لغزیده بود و به او خیانت می کرد ؛ سپس وقتی فرصتی پیش آمد ، Deagol بیچاره را گرفت و او به قتل رسید ؛ و پس از آن گولوم ، و او را رها کرده بود ... بنابراین ، اکنون ، وقتی استادش دیگر بار بیدار شد و افکار تاریک خود را از میرکوود بیرون فرستاد ، گولوم را رها کرد. " اصولاً حلقه گولوم را به سمت کوهها سوق داد تا به سائرون نزدیک شود تا اینکه زمان آن فرا رسد که این انگشتر ادامه سفر خود را به استاد خود ادامه دهد. به همین دلیل ... این حلقه می تواند اندازه و در صورت خواست تغییر کند گاندالف در The Fellowship می گوید: "حلقه قدرت به خودی خود ، Frodo نگاه می کند." دقیقاً مانند حلقه ، گولوم را به سائرون نزدیکتر کرد ، همچنین می تواند تصمیم بگیرد که زمان از دست رفتن چیست - از نظر لغوی دیدیم که در ابتدای فیلم The Fellowship ، انگشتر کوچک به اندازه انگشت ایزیلدور کوچک شده است. اما بعد ، هنگامی که ایزیلدور مورد حمله اورک ها قرار گرفت ، او انگشتر را روی او قرار داد...انگشت زد و سعی کرد از کنار رودخانه فرار کند. این زمانی است که حلقه تصمیم به تغییر اندازه گرفت و خود را از شر Isildur خلاص کرد تا اینکه شخص دیگری آن را پیدا کرد ... کسی که برای به ارمغان آوردن استاد خود کاری بهتر انجام می داد. صحنه ای که Isildur حلقه را از دست می دهد فیلمبرداری شده است ، اما فقط در DVD Extended Edition منتشر شد ، بنابراین بسیاری از مردم اهمیت تغییر اندازه حلقه را از دست دادند. در حالی که به طور گسترده ای فرض بر این بود که این حلقه به اندازه انگشت صاحب جدیدش به چشم می خورد ، واقعیت این است که حلقه وقتی می خواهد تغییر شکل دهد انتخاب می کند. سالهاست که بحث می شود که آیا این انگشتر واقعاً حساس است - و این بحث هرگز برطرف نشده است - اما اجماع عمومی این است که اساساً به صورت جادویی "برنامه ریزی شده" است که سریعترین مسیر را به سائرون برگرداند ، هرچه ممکن باشد باشد. Frodo هرگز آن را از دست نداد ، زیرا او بیشتر اوقات آن را با زنجیره حمل می کرد ... و به این دلیل که آن را مستقیماً به موردور حمل می کرد. کتیبه انگشتر الویس نیست حروف شعله ور در یک حلقه بسیار جذاب ، اما حتی جالب تر به نظر می رسند ، اما از لحاظ متنی و تاریخی دارای اهمیت هستند. هورا! در زبان انگلیسی ، کتیبه "یکی از حلقه ها برای حاکم کردن همه آنها ، یک حلقه برای یافتن آنها ، یک حلقه برای یافتن همه آنها و در تاریکی اتصال آنها" نوشته شده است. با این حال ، در نوشتن روی حلقه ، این عبارت در Black Speech نوشته شده است ، زبانی که توسط سائرون ساخته شده است و از حروف الویش به صورت خراب استفاده می کند. اما مهمتر از همه ، این حلقه نشان دهنده تنها شکل نوشتاری گفتار سیاه خالص است که تالکین تاکنون ایجاد کرده است. وقتی سائرون دوباره به کتابها می آید ، سعی می کند Black Speech را به زبان رسمی Mordor تبدیل کند ، اما اورک ها همچنان مانند doof ها آنرا خراب می کنند و نسخه bastardized خود را از این زبان ایجاد می کنند تا در بین خودشان استفاده کنند. به همین دلیل ، اورک ها در کتاب ها هرگز به صورت خالص صحبت نمی کنند ، بنابراین تنها زمانی که شکل ظاهر می شود روی خود حلقه است. تالکین خود از زبان متنفر بود ، به همین دلیل او هرگز کاری را که با الیویش انجام داد گسترش نداد. او در یکی از نامه های خود حتی گفت که لیوانی را که یکی از هوادارانش برای وی ارسال کرده بود ، به دلیل اینکه "با کلمات وحشتناک دیده شده در حلقه حک شده است" حکاکی کرده است. وی افزود: البته من هرگز از آن نوشیده ام ، اما از آن برای خاکستر تنباکو استفاده می کنم. او از آن برای یک زیرکشت استفاده می کرد. خوب. اجازه عبور به سرزمین Undying را اعطا می کند در پایان سه گانه ارباب حلقه ها ، هفت نفر بودند که تا به حال یک حلقه را حمل کرده بودند: Frodo ، Bilbo ، Sam ، Gollum ، Deagol ، Sauron و Isildur (خوب ، هشت نفر اگر تام بمبادیل را حساب کنید). دیاگول ، سائورون و گولوم در طول داستان درگذشت و ایزیلدور مدت ها قبل از شروع هر یک از آنها مرد. و در پایان ، این حلقه به سه نگهبان حلقه باقی مانده به سرزمین Undying دسترسی پیدا کرد. البته نه از طریق قدرت خود. اما حمل حلقه یک بار سنگین است و هیچ کس این را بهتر از الف ها نمی فهمد. به عنوان پاداش برای دارندگان حلقه که پس از از بین رفتن حلقه هنوز زنده بودند - بیلبو ، فروودو و سام - الف ها به آنها اجازه دادند تا به سرزمین های Undying سفر کنند. علاوه بر Gimli (که به خاطر او دلسوز بیکران لگولاس بود) ، این سه نفر تنها فانیانی بودند که اجازه دادند با الف ها به آن طرف دریا بروند. در مورد تام بمبادیل چیزهای زیادی نشان می دهد بهتر یا بدتر ، تام بمبادیل هرگز این فیلم ها را به فیلم Lord of Rings تبدیل نکرد. طبیعت ساکن آزاد و روحیه ای که سرگرمی ها پس از ترک شایر با آنها ملاقات می کنند ، همان اندازه مرموز است که وقتی تولکین برای اولین بار کتاب ها را نوشت ، برگشت. او از هیچ جا وارد داستان نمی شود و بعد همان ناگهان ناپدید می شود ، و این منجر به یک تن از تئوری های طرفداران در مورد اینکه او واقعاً چه کسی است ، می شود. برخی فکر می کنند که وی جادوگر است ، برخی دیگر فکر می کنند که او نماینده خوانندگان کتاب است ، اما یکی از معقول ترین نظریه ها این است که بمبادیل تجسم آفرینش است ، پیشنهادی که با نحوه برخورد با حلقه تقویت می شود. هنگامی که فردو و بیت به تام بمبادیل رسیدند ، صحنه ای وجود دارد که او انگشتر را می گیرد و آن را امتحان می کند: "سپس تام حلقه را در انتهای انگشت کوچک خود قرار داد و آن را نگه داشت و تا نور شمع نگه داشت. سرگرمی ها هیچ چیز عجیب و غریبی در این مورد مشاهده نکردند. بعد گاز گرفتند. هیچ علامتی از ناپدید شدن تام وجود نداشت! " پس از آن ، تام حلقه را به Frodo برگرداند "با لبخند" و Frodo منتظر لحظه ای مناسب است تا حلقه را روی انگشت خودش بگذارد ، فقط برای اینکه مطمئن شود Bombadil هیچ گونه shenanigans را تغییر نداده است. کار می کند - او نامرئی می شود - اما وقتی سعی می کند از جدول جدا شود ، بمبادیل او را صدا می کند و می گوید: "قدیمی تام بمبادیل هنوز به همین اندازه کور نیست". با توجه به روشی که Bombadil تحت تأثیر حلقه قرار نگرفت (و سعی نکرد آن را نگه دارید) ، بدیهی است که بمبادیل بالاتر از نفوذ حلقه است. بعداً ، Frodo از همسر تام ، گلدبری ، سؤال می کند که بمبادیل کیست. او به سادگی می گوید: "او است". اگرچه او به طور عادی می گوید ، ترجمه در Elvish "Ea" است ، که به نظر می رسد نام دیگری برای آتش سوزی های خلقت است که برای اولین بار جهان را رقم زد. و همه اینها از یک پاراگراف که تام بمبادیل حلقه را در آن نگه می دارد. این می تواند واقعیت را پیچیده کند یکی از قدرتهایی که بندرت دیده می شود ، قابلیت سردرگمی آن است...هر اتفاقی که نزدیک باشد نزد مرد حامل آن باشد. این اتفاق در کل سه گانه اتفاق می افتد. در بازگشت پادشاه ، سام پس از اعتقاد به اینکه شلوب فروودو را به قتل رساند ، حلقه را می گیرد. او همچنان به تلاش Frodo ادامه می دهد ، فقط به این زودی که خود را در اورک های Cirith Ungol ، آن برج در موردور که در آن اورک ها اجساد Frodo را گرفتند گرفتار کردند. در این فیلم ، سام برخی از پله پله ها را انجام می دهد و با استینگ چند زن و شوهر اورک را پایین می آورد ، اما در کتاب او به یک کابوس تمام عیار تبدیل می شود که امثال آن فقط توسط قربانیان مترسک در بتمن دیده می شود. در همان صحنه کتاب ، فردو به درون سیریت اونگول می رود و با یک اورک روبرو می شود. این اتفاق می افتد که این اتفاق می افتد: "آنچه که دید ، یک هابیت وحشت زده کوچک نیست که سعی در نگه داشتن شمشیر ثابت داشته باشد: یک شکل ساکت عالی را دید ، در سایه خاکستری پوشانده شده ، در برابر چراغ تکان دهنده پشت سر بود ؛ در یک دست شمشیری نگه داشت ، بسیار مهمی از آن درد تلخ بود ، دیگری در پستانش چنگیده بود ، اما برخی از تهدیدهای نامعلوم قدرت و عذاب را پنهان نگه داشته بود. برای لحظه ای اورک پیچید ، و سپس با یک زرد پلید از ترس برگشت و دوباره گریخت. آمده بود " درست با نگه داشتن انگشتر ، سام چنین هاله وحشتناکی را از بین برد که خود اورک ها دم خود را چرخانده و مانند توله سگهای وحشت زده می دویدند. همین اتفاق دوباره اتفاق افتاد هنگامی که فردو در حال جنگیدن با گولوم در کرک رستاخیز بود. قبل از چشمان سام ، فردو به "چهره ای که به رنگ سفید پوشیده شده است تبدیل می شود ، اما در سینه اش چرخ آتش قرار داشت." اگر انگشتر فقط این قدرتها را زودتر نشان می داد ، Frodo می توانست مستقیماً وارد Mordor شود. این ثابت می کند که سام قهرمان واقعی است کاملاً واضح است: Samgment Gamgee قهرمان واقعی Lord of Rings است. تالکین خود این فکر را کرد. وی در نامه‌ای که به میلتون والدمن نوشت ، سام را "قهرمان اصلی" داستان نامید. لعنتی ، Frodo. این مکنده است اما منطقی است شما می توانید بگویید که بدون سام ، Frodo هرگز این همه راه را به Mordor تبدیل نمی کرد. می توانید بگویید که سام مداخله ای برای شلیک بمب Frodo به قسمت انتهایی انجام داد. اما پایان داستان نیست. هر قهرمان به پیاده رو احتیاج دارد ، اما انجام کار پیاده روی باعث نمی شود که شخص قهرمان شود. از طرف دیگر ، انجام کار قهرمان ... خوب ، که یک قهرمان یک پیاده رو می کند. به یاد داشته باشید که چگونه سام پس از اینکه فکر کرد فردو مرده است ، انگشتر را برداشت؟ در فیلم ، او فوق العاده سایان سام (اما هنوز هم به شکلی کاملاً سام) قرار می گیرد و این حلقه را به فرودو در سیریت اونگول برمی گرداند. اما در کتاب ها ، سام حامل حلقه به مدت دو روز کامل است و مجبور است چندین بار آن را بپوشد تا از دیدن اورک ها در امان نماند. با این حال وقتی دوباره Frodo را پیدا کرد ، بلافاصله آن را پس می دهد: "خوب ، آقای Frodo ، گفت:" سام ، مبهوت است. "اینجا است!" او فقط آن را رها کرد. گندالف به سختی آن را لمس می کند. بورومیر فقط با دیدن آن به شرارت وسوسه شد ، اما سام پس از روزها حلقه را حمل کرد - پس از گذراندن بیشتر سه جانبه در کنار آن ، نه کمتر - و بلافاصله آن را پس داد. اگر قدرت فساد حلقه مطابق با تمایلات طبیعی یک شخص باشد ، باید سام به همان اندازه سائورون شر باشد. شما بروید ، Gamgee. توصیه شده بعدی بزرگترین سالهای تاریخ فیلم ساموئل ال جکسون در فیلم Pulp Fiction توسط نولان مور / 20 مه 2019 6:12 EST از اوایل زمان Kinetoscope و نیکلودئون ها ، فیلمسازان با دوربین ها به سمت مردم نشانه رفته و داستان های خود را روی صفحه نمایش می گذارند. و از زمان اختراع فیلم ، مردم در مورد فیلم صحبت می کنند ، بحث می کنند و بحث می کنند. برجسته ترین ، یکی از بزرگترین سؤال در میان سینفیلدها این است که "بهترین سال در تاریخ فیلم چیست؟" کدام سال بیشترین سهم را در فرهنگ پاپ و سینما داشته است؟ کدام سال با رقابتی ترین بازیگران ، گرفتن امتیازات و کارگردان های جسورانه قوی ترین داستان ها را تولید کرده است؟ خوب ، سالهای مشخص قطعاً از بقیه بسته های سینمایی ایستادگی می کند. این سالها است که شخصیت های نمادین ، ​​لحظه های به یاد ماندنی فیلم و خطوطی را به ما هدیه می دهند که همه افراد در سراسر جهان می توانند از آن نقل کنند. این سالها است که مخاطبان را وحشت زده و در رشته های قلبی ما قرار می دهد ، ما را به هیستریک می فرستد و باعث می شود که احساس الهام کنیم. از هالیوود کلاسیک گرفته تا خاطره اخیر ، اینها بزرگترین سالها در تاریخ فیلم هستند. سال 1939 سال طلایی هالیوود بود صحنه از جادوگر اوز در سال 1939 ، جنگ جهانی دوم به تازگی در اروپا آغاز شد ، اما ایالات متحده هنوز درگیر آن نشده بود. این کشور از رکود بزرگ بیرون می آمد و آمریکایی ها وقت آزاد خود را برای رفتن به فیلم ها سپری می کردند. و مرد ، فیلم های بسیار خوبی برای دیدن وجود داشت. مورخان سال 1939 را "سال طلایی هالیوود" و به دلایل خوب می نامند. Wizard of Oz ، با دمپایی قرمز یاقوت کبود ، جادوگر جادوگر ، و آهنگ های کلاسیک مانند "جایی بیش از رنگین کمان" به ما داد. Gone with the Wind وجود داشت ، یک حماسه جنگ داخلی که هنوز هم پرفروش ترین فیلم تا به حال است ، که تنظیم کننده تورم است. جیمی استوارت یکی از بهترین عملکردهای خود را به عنوان سناتور قهرمان در آقای اسمیت گوس به واشنگتن تحویل داد ، Wuthering Heights لورنس الیویه را به یک افسانه تبدیل کرد و استاژهوچ یکی از بزرگترین ستاره های فیلم همه را به ما داد....

اما این دو فیلم زمینه ساز افتخار را داشتند.

ما در سال 1975 از آب دور ماندیم
روی Scheider در فک

بسیاری از دوستداران فیلم می گویند دهه 1970 بزرگترین دهه برای فیلم بود و 1975 از پرونده آنها پشتیبانی می کند. One Flew Over the the Cuckoo's Nest به یکی از تنها سه فیلم برای بدست آوردن اسکار پنجگانه بزرگ بدل شد و این سزاوار تک تک تندیس ها بود ، مخصوصاً برای اجرای نیروگاه های جک نیکلسون و لوئیز فلچر. و هر کسی که سرعت هوای یک پرستو ناپسند یا به طور تصادفی فریاد می زند "نی" را برآورد کرده است ، '75 برای تشکر از مونی پایتون و گریال مقدس دارد. همچنین تماشاگران با نشویل روبرت آلتمن ، یکی از درخشان ترین فیلم هایی که تاکنون در مورد صنعت موسیقی و هویت شکسته آمریکا ساخته شده است ، برخورد می شدند. نمایندگی LGBTQ با نمایش روز سگ و بعد از ظهر The Rocky Horror Picture Show برخی از اقدامات چشمگیر را رقم زد و از آن عاشق یا متنفر بود ، نمی توان انکار کرد که Barry Lyndon استنلی کوبریک از استنلی کوبریک یک فیلم زیبا به نظر می رسد.

با این حال ، 1975 به لطف یک کوسه مکانیکی بزرگ و یک کارگردان ریش به نام استیون اسپیلبرگ یک نقطه عطف مهم است. این سالی بود که فک مخاطب را از آب و داخل سینماها ترساند. قدم زدن در خط نازک بین عمل و وحشت ، Jaws به بلندترین فیلم همه زمانه (تا جنگ ستارگان) تبدیل شد و مفهوم بلاک چین تابستان را خلق کرد. در حالی که برخی استدلال می کنند Jaws به خلاقیت دهه 1970 کمک کرده است (و آنها دقیقاً اشتباه نیستند) ، این تلنگر ماهی قاتل تقریباً یک فیلم عالی است و دنیایی را خلق کرده که فیلم های اکشن بزرگی مانند Terminator 2 ، Jurassic Park و Avengers می توانند در این فیلم بازی کنند. تسلط بر صفحه نقره ای.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۷
مهسا رسولی