امپایر مووی

گاندالف جادوگر است ، اما او آن نوع جادوگری نیست که ما به آن عادت کرده ایم. گاندالف به همان روشی جادوگر نیست که مثلاً هری پاتر یک جادوگر باشد. او کسی نیست که در کودکی استعداد جادوگری را نشان دهد و به همین دلیل به مدرسه جادوگر اعزام شد و به او توفیق بزرگی داده و یک دسته از جادوها را آموزش داده است. گاندالف به عنوان یک جادوگر ایجاد شد و برای محافظت از آن به سرزمین میانه فرستاده شد.

والارها اساساً خدایان سرزمین میانه بودند و گاندالف را به آنجا فرستادند - به همراه سارومان ، راداگست و دو جادوگر دیگر که در داستان های تولکین غیب هستند. این جادوگران در ابتدا به عنوان موجوداتی به نام مایار وجود داشتند که به عنوان خدمتگزار والار عمل می کردند. هنگامی که آنها به سرزمین میانه اعزام شدند ، ساخته شده بودند که انسان به نظر می رسند و به آنها توانایی جادویی و جسمی فراتر از مردان عادی داده می شود. آنها هزاره وجود داشته اند. حتی بیشتر از الف ها به همین دلیل گاندالف خیلی می داند. به همین دلیل مهم نیست که بورس تحصیلی به کجا برود ، او قبلاً در آنجا بوده است و همیشه به نظر می رسد کسی را می شناسد - او به اندازه کافی زنده بوده است که به هر گوشه ای از سرزمین میانه سفر کرده و صدها بار دوباره به آنجا بازگشت. به همین دلیل است که پس از مرگ در طول نبرد با بالروگ ، گندالف به زندگی باز می گردد. این طلسم جادویی نیست که او را زنده کند. والار او را برمی گرداند. به همین دلیل است که حتی اگر او مانند یک پیرمرد به نظر می رسد ، می تواند راه خود را به عنوان بسیاری از اورک ها به عنوان آراگورن حک کند.

آن دنیتور فقط یک ترسو شیطانی و دیوانه بود
جان نوبل به عنوان دنتور

در بازگشت پادشاه پیتر جکسون ، دنیتور به عنوان یک دیوانه انتقامجو و ترسو به تصویر کشیده شد. جان نوبل نقش دنتور را به کمال بازی کرد ، اما اطلاعات زیادی از دست رفته در این فیلم وجود داشت که می توانست عمق بیشتری به شخصیت اضافه کند.

در رمان ، تالکین روشن می کند که دنیتور به دلیل شهوت قدرت یا جنگ مجنون نبود. دنتور توسط یک نفوذ جادویی خارج - توسط یک Palanthir - عصبانی شد. اگر این کلمه را تشخیص ندهید ، ممکن است به یاد داشته باشید که در یاران حلقه - قبل از این که متوجه شود سارومان به سمت تاریک رفته است - گاندالف به شدت ناراحت می شود وقتی سارومان فاش کند که از یک گوی با انرژی عرفانی می پیچد که درون آن چرخیده است. مدار سارومان یکی از Palanthir بود ، و Denethor نیز یکی از آن ها را داشت. قبل از وقایع ارباب حلقه ها ، او استفاده از Palanthir را امتحان کرد تا چیزی را که می تواند در برابر سائرون استفاده کند از بین ببرد. درعوض ، تأثیر سائورون در پالانتیر او را عصبانی کرد. حتی در نسخه گسترده بازگشت پادشاه ، اگرچه در نهایت مشخص شد که دنیتور دارای یک Palanthir بود ، هرگز مشخص نمی شود که این سنگ است که او را فشار داده است.

در حالی که دنیتور در نهایت به عنوان استوارد شکست خورد ، سقوط او غم انگیز است. او رهبر یک پادشاهی محاصره شده بود و در جستجوی راهی برای متوقف کردن یک دشمن بی نظیر بود. او شکست خورد و پیامد آن جنون بود ، اما او برای نجات مردم خود دیوانه شد ، و این باید چیزی را حساب کند.

آن گوندور تنها ایستاده بود
کوتوله The Hobbit، Haldir and Lorien Elf

اقتباس پیتر جکسون از بازگشت پادشاه ممکن است این تصور را به شما بدهد که گاندور تنها جایی بود که ارتشهای سائورون محاصره کردند ، اما این خیلی دور از واقعیت است. این اشاره شده است که به طور خلاصه در نسخه گسترده بازگشت پادشاه ، هنگامی که لگولاس به گیملی می گوید او معتقد است کوتوله ها مشغول نبردهای خود هستند. اما ما هیچ ویژگی خاصی را نمی شنویم.

ضمائم ارباب حلقه ها روشن می سازد که در همین زمان لشکرهای سائورون به دیواره های میناس تیریت می شتافتند ، الف ها ، کوتوله‌ها و انسانهای بزرگتر از سرزمین میانه با هجوم خود دست و پنجه نرم می کردند. ارتش های سائورون در دول گلدور - شهری متروکه که گندالف ، سارومان و گالادریل در فیلم های هابیت با سائورون روبرو می شوند - سه بار به لورین حمله کردند. هنگامی که سرانجام سائرون شکست خورد ، گالادریل و کلبرن به این شهر سفر کردند و آن را ویران کردند. Thranduil (پادشاه جن و جن که توسط لی پیس در فیلم های هابیت بازی می کرد) و وود الف های وی در جنگ با اورک ها در جنگل های خود در حال جنگ بودند و در نهایت آنها موفق به اخراج آنها شدند.

انسانهای دیل (شهری در پای کوه تنها) با موفقیت از الف ها موفق نبودند ، اگرچه به کمک کوتوله های اربور نیز کمک می کردند. لشکرهای سائرون به دیل حمله کردند و مدافعان آن را تحت الشعاع خود قرار دادند. انسانها و کوتوله ها به طور یکسان در کوه Lonely پناه گرفتند و اورک ها محاصره دروازه های آن شدند. هنگامی که یک حلقه نابود شد ، ارتشهای ترکیبی انسانها و کوتوله ها توانستند اورک ها را مسیریاب کنند ، اما قبل از کشته شدن پادشاه برند دیل و کینگ داین از ابیرور.

اینکه بورومیر فقط یک خائن ضعیف بود
بورومیر به زنگ نگاه می کند

در آن زمان که شان Bean Boromir بازی می کرد ، او هنوز اعتبار مرگ در هر فیلم را به دست نیاورد ، اما یک موضوع مشترک قابل توجه دیگر در نقش هایش وجود داشت. بیشتر اوقات نه ، او یا یک خائن بازی می کرد (GoldenEye 1995) ، یک بی کفایت (The Field 1990) یا هر دو (Ronin 1998). بنابراین به یک معنا او برای Boromir عالی بود ، اما به عبارت دیگر او بدترین انتخاب بود زیرا این بدان معنی بود که شما فوراً می دانید که او قصد دارد اوضاع را فریب دهد.

تالکین در رمان خود روشن می کند که بورومیر یک مبارز نجیب و قدرتمند است. او یکی از ماهرترین شمشیربازان در دوره کمک هزینه تحصیلی استگاندالف جادوگر است ، اما او آن نوع جادوگری نیست که ما به آن عادت کرده ایم. گاندالف به همان روشی جادوگر نیست که مثلاً هری پاتر یک جادوگر باشد. او کسی نیست که در کودکی استعداد جادوگری را نشان دهد و به همین دلیل به مدرسه جادوگر اعزام شد و به او توفیق بزرگی داده و یک دسته از جادوها را آموزش داده است. گاندالف به عنوان یک جادوگر ایجاد شد و برای محافظت از آن به سرزمین میانه فرستاده شد. والارها اساساً خدایان سرزمین میانه بودند و گاندالف را به آنجا فرستادند - به همراه سارومان ، راداگست و دو جادوگر دیگر که در داستان های تولکین غیب هستند. این جادوگران در ابتدا به عنوان موجوداتی به نام مایار وجود داشتند که به عنوان خدمتگزار والار عمل می کردند. هنگامی که آنها به سرزمین میانه اعزام شدند ، ساخته شده بودند که انسان به نظر می رسند و به آنها توانایی جادویی و جسمی فراتر از مردان عادی داده می شود. آنها هزاره وجود داشته اند. حتی بیشتر از الف ها به همین دلیل گاندالف خیلی می داند. به همین دلیل مهم نیست که بورس تحصیلی به کجا برود ، او قبلاً در آنجا بوده است و همیشه به نظر می رسد کسی را می شناسد - او به اندازه کافی زنده بوده است که به هر گوشه ای از سرزمین میانه سفر کرده و صدها بار دوباره به آنجا بازگشت. به همین دلیل است که پس از مرگ در طول نبرد با بالروگ ، گندالف به زندگی باز می گردد. این طلسم جادویی نیست که او را زنده کند. والار او را برمی گرداند. به همین دلیل است که حتی اگر او مانند یک پیرمرد به نظر می رسد ، می تواند راه خود را به عنوان بسیاری از اورک ها به عنوان آراگورن حک کند. آن دنیتور فقط یک ترسو شیطانی و دیوانه بود جان نوبل به عنوان دنتور در بازگشت پادشاه پیتر جکسون ، دنیتور به عنوان یک دیوانه انتقامجو و ترسو به تصویر کشیده شد. جان نوبل نقش دنتور را به کمال بازی کرد ، اما اطلاعات زیادی از دست رفته در این فیلم وجود داشت که می توانست عمق بیشتری به شخصیت اضافه کند. در رمان ، تالکین روشن می کند که دنیتور به دلیل شهوت قدرت یا جنگ مجنون نبود. دنتور توسط یک نفوذ جادویی خارج - توسط یک Palanthir - عصبانی شد. اگر این کلمه را تشخیص ندهید ، ممکن است به یاد داشته باشید که در یاران حلقه - قبل از این که متوجه شود سارومان به سمت تاریک رفته است - گاندالف به شدت ناراحت می شود وقتی سارومان فاش کند که از یک گوی با انرژی عرفانی می پیچد که درون آن چرخیده است. مدار سارومان یکی از Palanthir بود ، و Denethor نیز یکی از آن ها را داشت. قبل از وقایع ارباب حلقه ها ، او استفاده از Palanthir را امتحان کرد تا چیزی را که می تواند در برابر سائرون استفاده کند از بین ببرد. درعوض ، تأثیر سائورون در پالانتیر او را عصبانی کرد. حتی در نسخه گسترده بازگشت پادشاه ، اگرچه در نهایت مشخص شد که دنیتور دارای یک Palanthir بود ، هرگز مشخص نمی شود که این سنگ است که او را فشار داده است. در حالی که دنیتور در نهایت به عنوان استوارد شکست خورد ، سقوط او غم انگیز است. او رهبر یک پادشاهی محاصره شده بود و در جستجوی راهی برای متوقف کردن یک دشمن بی نظیر بود. او شکست خورد و پیامد آن جنون بود ، اما او برای نجات مردم خود دیوانه شد ، و این باید چیزی را حساب کند. آن گوندور تنها ایستاده بود کوتوله The Hobbit، Haldir and Lorien Elf اقتباس پیتر جکسون از بازگشت پادشاه ممکن است این تصور را به شما بدهد که گاندور تنها جایی بود که ارتشهای سائورون محاصره کردند ، اما این خیلی دور از واقعیت است. این اشاره شده است که به طور خلاصه در نسخه گسترده بازگشت پادشاه ، هنگامی که لگولاس به گیملی می گوید او معتقد است کوتوله ها مشغول نبردهای خود هستند. اما ما هیچ ویژگی خاصی را نمی شنویم. ضمائم ارباب حلقه ها روشن می سازد که در همین زمان لشکرهای سائورون به دیواره های میناس تیریت می شتافتند ، الف ها ، کوتوله‌ها و انسانهای بزرگتر از سرزمین میانه با هجوم خود دست و پنجه نرم می کردند. ارتش های سائورون در دول گلدور - شهری متروکه که گندالف ، سارومان و گالادریل در فیلم های هابیت با سائورون روبرو می شوند - سه بار به لورین حمله کردند. هنگامی که سرانجام سائرون شکست خورد ، گالادریل و کلبرن به این شهر سفر کردند و آن را ویران کردند. Thranduil (پادشاه جن و جن که توسط لی پیس در فیلم های هابیت بازی می کرد) و وود الف های وی در جنگ با اورک ها در جنگل های خود در حال جنگ بودند و در نهایت آنها موفق به اخراج آنها شدند. انسانهای دیل (شهری در پای کوه تنها) با موفقیت از الف ها موفق نبودند ، اگرچه به کمک کوتوله های اربور نیز کمک می کردند. لشکرهای سائرون به دیل حمله کردند و مدافعان آن را تحت الشعاع خود قرار دادند. انسانها و کوتوله ها به طور یکسان در کوه Lonely پناه گرفتند و اورک ها محاصره دروازه های آن شدند. هنگامی که یک حلقه نابود شد ، ارتشهای ترکیبی انسانها و کوتوله ها توانستند اورک ها را مسیریاب کنند ، اما قبل از کشته شدن پادشاه برند دیل و کینگ داین از ابیرور. اینکه بورومیر فقط یک خائن ضعیف بود بورومیر به زنگ نگاه می کند در آن زمان که شان Bean Boromir بازی می کرد ، او هنوز اعتبار مرگ در هر فیلم را به دست نیاورد ، اما یک موضوع مشترک قابل توجه دیگر در نقش هایش وجود داشت. بیشتر اوقات نه ، او یا یک خائن بازی می کرد (GoldenEye 1995) ، یک بی کفایت (The Field 1990) یا هر دو (Ronin 1998). بنابراین به یک معنا او برای Boromir عالی بود ، اما به عبارت دیگر او بدترین انتخاب بود زیرا این بدان معنی بود که شما فوراً می دانید که او قصد دارد اوضاع را فریب دهد. تالکین در رمان خود روشن می کند که بورومیر یک مبارز نجیب و قدرتمند است. او یکی از ماهرترین شمشیربازان در دوره کمک هزینه تحصیلی است...

احتمالاً قویترین در صحنه های نبرد ، او به استثنای آراگورن ، بهتر از بیشترین عملکردها را انجام می دهد. او ناقص است ، اما او عصبی نیست که پیتر جکسون در بورس به تصویر کشیده است.

بورمیر به جز آخرین موضع خود ، در صحنه های نبرد جکسون به سختی دیده می شود ، اما نسخه گسترده فیلم تعدادی صحنه و خط بریده را نشان داد که وی را در نور بهتر نشان می داد. در یک صحنه Lothlorien ، هنگامی که بقیه یاران خاموش هستند ، Boromir تنها کسی است که می تواند به Frodo برسد و خود را مقصر مرگ احتمالی گندالف نبیند. در پایان فیلم ، در حین بحث و گفتگو درباره اینکه چه کاری با حلقه انجام شود ، آراگورن در واقع مانند یک شوخی بیشتر از Boromir عمل می کند. شاید جکسون به سادگی عملگر بود و تصمیم گرفت که چون بورومیر در اولین فیلم زنده بماند ، او باید وقت بیشتری را برای کسانی که می گذرانند بگذارد.

این پاهای هابیت به طور نامتناسب زیاد است
پای هابیت

در بعضی مواقع این حقیقت غیرقابل انکار شد که پاهای هابیت - همراه با مویی و لزوماً مقاومت پذیر - به طور نامتناسب وسیع هستند. مثل اینکه اگر دلقک گرفتید و جادوی کفشهای دلقک او را به پاهای استراحت مو تبدیل کنید - این همان چیزی است که پاهای هابیت در فیلم ها به چشم می خورد.

حقیقت این است که تالکین هرگز چیزی در مورد پاهای هابیت به خصوص بزرگ ننوشت. در کتاب Fellowship of Ring نوشت که پاهای هابیت دارای "کف چرمی سخت" و "آنها در موهای فرفری ضخیم ، مانند موهای سرشان پوشیده شده است". او چیزی در مورد بزرگ بودن پاها ننوشت ، هرچند که توضیح می دهد که چرا سرگرمی ها پابرهنه می روند - زیرا ساختن کفش به اندازه کافی بزرگ و مناسب برای پایش در پاهای آنها بسیار کارآمد است و دیگر کسی مانند انجام دادن کار دیگر نمی تواند انجام دهد. غذا یا سرقت غذای همسایگان

شان آستین - که در اقتباس های پیتر جکسون ، سمگلی گیمگی را بازی می کرد - احتمالاً تعبیر وفادارتر را ترجیح می داد. در نمایش ویژه "یک روز در زندگی یک هابیت" در نسخه گسترده Fellowship of the Ring ، کارگردان پیتر جکسون فاش کرد که آستین - در زمان مورد نیاز برای اعمال پروتز پای هابیت - اذیت شد. اطلاعات شخصی وی از اینکه چند روز پروتزها در مقابل چند روز پا در عکس ها ظاهر می شد.

اینکه الف ها قرار است همه گوش و بور باشند
الف ها از هابیت

تا حدودی به دلیل استقامت پایدار The Lord of Rings ، الف ها یکی از اصلی ترین تخیل ها هستند و ظاهر بدنی آنها تمایل به پیروی از قوانین خاص دارد. همه آنها موجودات بسیار زیبا هستند و زن و مرد موهایشان به همان اندازه بلند و بلوند ورزش می کنند و گوشهای دلپذیری دارند.

تالکین هرگز ننوشت که موهای بلوند یک ویژگی غالب الفهاست. در حقیقت ، بسیاری از آنها - مانند الروند و ارون - موهای سیاه دارند. اگرچه لگولاس تقریباً همیشه به عنوان موهای بلوند به تصویر کشیده شده است ، اما تولکیان هرگز رنگ موهای خود را توصیف نمی کند. با این حال ، پدر لگلاس ، تراندویل ، یکی از معدود الف هاست که صریحاً به عنوان بور توصیف شده است. تالکین همچنین هیچ گاه چیزی راجع به مردان وروجک ها که موهایشان صاف و موهای طولانی دارند ، ننوشت ، به طوری که یک دسته از مردان و زنان جن در کنار هم مانند یک سری بازیگرانی هستند که منتظر یک استماع تجاری L'Oréal هستند.

در حقیقت ، باور کنید یا نه ، تالکین هرگز در هیچ یک از کتابهای خود ننوشت که گوشهای جن ها جالب توجه است. شاید او هرگز به این فکر نکند که آنها به عنوان نکته ای مورد توجه قرار گیرند ، یا شاید فکر کرده باشد که الف ها در افسانه و اسطوره مشترک بودند که جزئیات لازم نیست. صرفنظر از آن ، مگر اینکه کسی الف های تولکین را در حال پخت کوکی در درختان برای Keebler و یا اسباب بازی برای سانتا نشان دهد ، ما احتمالاً همه می توانیم قبول کنیم که آنها تاکنون برخورد خوبی در فرهنگ پاپ داشته اند و شکایت زیادی نداریم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۰۷
مهسا رسولی